عید 91
عید 91 سومین عیدی هست که خدا ثنای عزیز رو به ما داده انشاء اله که سال جدید پر از خوبی خوشی سلامتی برای هممون باشه.
دختر گلم حسابی خانم شده و تقریباً همه چی رو متوجه میشه و میتونه بگه.
لغات جدید ثنا جگر:
شَنا : ثنا
شلام: سلام
هایه: خاله اولین بار در تاریخ 90/10/14
آماش: آدامس
ناقلا: ناقلا
اسیت: اذیت
غذا: گشنمه غذا میخوام
گرمزی: قرمزی
کمیر: کریم
ایشان: احسان
مودش: مودث: محدثه
تشیدم: ترسیدم
تاییک: تاریکه
یخ: یخ
داگ: داغ
یفتن: رفتن
موهمون: مهمون
بوخون: بخون
مشوره: منصوره
سنمو: سمنو
نوغ: مرغ و تخم مرغ
نایی: دینا
اولین جمله رو روز تاسوعا گفتی آب ییخت: آب ریخت.
هر چیزی رو که دوست داری یه لو به آخرش اضافه میکنی مثل گابی لو - اهبی لو : اسبی
روز سوم عید بود که قرار شد برامون مهمون بیاد و ما خونه ی مامانی گلی بودیم تو هم خواب بودی من و بابا رفتیم خونه که آماده بشیم برای مهمونها وقتی که از خواب بیدار شده بودی به مامانی گفته بودی :
مامان جی باباجی من بیبر خونه
بابا برات یه چادر بازی خریده میای دست یکی رو میگیری میگی خونه، میبری تو خونت و میگی چای بعد فنجونای اسباب بازیت میخوری به ما هم میدی چند روز پیش هم بابا رو مهمون کرده بودی دستش رو گرفته بودی الکی یه چیزی میذاشتی کف دست بابا یه بار میگفتی چای یه بار شیرینی یه بار آجیل اینجوری از مهمونت پذیرایی میکردی الهی قربون مهمون نوازیت بشم عزیز دلم.
91/1/6