ثناجونثناجون، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

ثنا جون

هر روز شیرین تر از دیروز

1391/3/28 14:28
نویسنده : مامان
401 بازدید
اشتراک گذاری

دخملکم حسابی بزرگ شده و برای خودش خانمی شده و آنقدر بامزه حرف میزنی که دلمون میخواد بخوریمت و بعضی از وقتها یه حرفایی میزنی که میمونمیم این ثنا کوچولو که داره این حرفا رو میزنه تقریباً همه کلمات رو میگی ولی به یک مترجم نیاز داری

یک روز خونه مامانی شروع میکنی به خوندن شعر داستان شنگول و منگول و داستان را به شکل دلخواه تغییر میدی و میگی " کی کی در میزنه آقا گرگس میگه دایی بره برای ثنا کادو بخره دایی طفلی هم میره برات یه کتاب داستان کادو میخره.

یک روز هم وقتی مامانی میخواد پوشکت رو عوض کنه به مامانی میگی تورو خدا پوشک نکن و مامانی بنده خدا تا شب بدون پوشک نگهت میداره.

شعر میخونی چه شعری فقط احتیاج به ترجمه داره مثل

تو حوض خونه ما ماهی های رنگارنگ بالا و پایین میپرن با پولکای قشنگ کلاغ تا میبینه کنار حوض میشینه کمین میگیره میخواد ماهی بگیره ماهی ها تا میبینن به زیر آبها میرن کلاغ شیطون و بن میشه زار و پریشون

یک شب دیدم داری برای خودت شعر میخونی گوش کردم دیدم میگی

لای لای ثنا جو چشمه سیاتو قربون ثنا جونم خوابیده مهتاب بروش تابیده بخواب بخواب ثنا جون چشم سیاتو قربون

شاید بیشتر از 7 و یا 8 ماه بود که من این لالایی رو برات نخونده بودم و تو ذهنت مونده بود

ریگین کمون چند رنگه هفت رنگه هفت رنگه سرخ و سفید قشنگه قشنگه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثنا جون می باشد